
هرچه که بیند دیده خدایش آفریده
در قانون جهان هستی همانقدر که یک انسان حق حیات دارد یک ویروس یک باکتری و یک پشه هم حق حیات دارد. منتها هرکسی برای بقا خود و نسل خود می کوشد و مبارزه میکند قانون طبیعت است همه اینها
بنابراین پشه ای که از دید ما زاید مزاحم بیماری زا و کثیف است عزیز خانواده خودش است عزیز پدر و مادرش است خواهر و برادر دارد . اگر خون ما را می مکد طبیعت برای بقا چاره جز این در اختیارش قرار نداده مقصر خودش نیست قانون جهان هستی این است .همین تصور بدی که ما در باره ویروس و باکتری قارچ و پشه داریم آنها هم در اجتماع خودشان نسبت به ما دارند . انسان را موجودی کثیف مزاحم قاتل و ظالم و عامل قحطی و بدبختی خود می دانند
و این رویارویی موجودات زنده تا زمانی که زندگی بر روی زمین هست وجود خواهد داشت . جهان هستی همه موجودات را به جان هم انداخته و این مبارزه همیشه ادامه دار خواهد بود . همه از ویروس و باکتری و بشه گرفته تا انسان بازیچه ی و سرگرمی برای سپهر هستیم
دکتر نادرنوری ( نافذ )
من از بهر بهروز بوده خطابم
فضا آکنده از دی اکسید غم
همه با ماسکی مهمان ماتم
بدنها کوفته هر گوشه ای زخم
نمی داند کسی نام یک مرهم
دکتر نادرنوری ( نافذ )

توکز آه دل نداری غمی
نه لایق هستی نه که آدمی
به زخم مردم نپاشان نمک
اگر دلسوزی بنه مرهمی
توفان زده از نسیم می ترسد
برق گرفته از سیم می ترسد
دکتر نادر نوری - آبان 1401
رفتار دینی رفتار عقلی
رفتار دینی : پیروی از باوری است که دیگران به آن رسیده اند
رفتار عقلی : پیروی از باوری است که خود با اندیشیدن به آن رسیده ای
از سویی دگر :
لاتَقْفُ مَا لَیْسَ لَکَ بِهِ عِلْمٌ
لَا یُکَلِّفُ اللَّهُ نَفْسًا إِلَّا وُسْعَهَا
لا یُکَلِّفُ اللَّهُ نَفْسًا إِلَّا مَا آتَاهَا
در نتیجه : .....
_____________
دکتر نادر نوری - ( نافذ )
تقسیم بندی دوران زندگی انسان
تا 19 سالگی = کودکی و نوجوانی
از 19 تا 38 سالگی = جوانی
از 38 تا 57 سالگی = میانسالی
از 57 تا 76 سالگی = سالمندی
از 76 تا 95 سالگی = پیری
از 95 سالگی به بالا = کهن سالی
زبان وحشی ها تف و انگ تفنگ است
زبان وحشی ها تف و انگ و تفنگ است
زبان انسانها دانش و بینش و قلب قشنگ است
دکتر نادرنوری - مهر 1400
استفراغ دین
چرا مردم ایران روز به روز از دین فرمایشی گریزان تر می شوند و بی دین تر؟
در یخچال در آشپزخانه خوراکی های خوب و خوشمزه ای چیده شده و کودکِ خانه بنا به سرشت خدادادی هر گاه گرسنه شد به آشپزخانه رفته با گرایش و گزینش خود هر آنچه ذات بدنش می طلبد بر می دارد و می خورد ... تا زمان ناهار... مادر دلسوز ولی غافل , جاهل, لجوج و کوتاه فکر , بر سر سفره ناهار با زور و خشونت و گیر و بند می خواهد با قاشق باز از آن خوراکی های خوب و خوشمزه در دهان کودک نگونبخت بچپاند در حالی شکم کودک انباشته از همان خوراکی هایی است که با اختیار و گزینش خود برداشته و خورده ! بر سر سفره مادر قاشق را با سماجت و لجاجت و خشونت تمام در حلقوم کودک کرده می گوید ناهارت را نخورده ای ! باید بخوری ! باید ..... باید ....
در این گیرو دار بگیر و بگری , کودک بد بخت , قاشق به حلقوم رسیده یکباره اوغ زده و هر آنچه هم قبلن خود با اختیار و گزینش خود برداشته و نوش جان کرده بود همه را بالا آورده و تمام استفراغ می کند و این بار شمکش کلن بی غذا میشود ! بی غذا بی غذا !!! دین هم همینگونه است . سرشت انسانی هر فرد آن اندازه از دین را که نیاز فطری و ذاتی او را برآورده می کند خود بر می گزیند و خود بر می دارد اگر بخواهیم افزون بر دین سرشتی را بر خلاف تمایل ذاتی و نیروی اختیار فرد با میخ ( همان قاشق) خشونت و لجاجت بر مغز فرد بکوبیم میخ ( همان قاشق ) که به سطح ( حلقوم ) مغزش رسید خواه ناخواه اوغ می زند و تمام آنچه راکه هم قبلن مغزش پذیرفته از مغزش استفراغ می کند و از دست می دهد و از بیخ بی دین می شود بی دین .... و بی دین می ماند
لِقوْمٍ یَتَفَکَّرُونَ
دکتر نادرنوری آبان 401