اسرار فضا را نه تو دانی و نه من افکار خدا را نه تو خوانی و نه من باشد پس پرده همه اسرار جهان پیش از پس پرده نه تو مانی و نه من دکتر نادرنوری ( نافذ) ******** مشاهده شعر در سایت شعرنو https://shereno.com/file.php? |
shereno.com |
اسرار فضا را نه تو دانی و نه من افکار خدا را نه تو خوانی و نه من باشد پس پرده همه اسرار جهان پیش از پس پرده نه تو مانی و نه من دکتر نادرنوری ( نافذ) ******** مشاهده شعر در سایت شعرنو https://shereno.com/file.php? |
shereno.com |
خوب بشنو جوان زمن پندی
سودمندی به از تنومندی
بار از دوش لنگ برداری
به که کوهی زسنگ برداری
********
سخن چون بگویی طرف را بسنج
مبادا نفهمد در افتی به رنج
حقایق مگو با کس کند هوش
که خونش رسانی به قله ی جوش
********
عامه راچو خواهی رام کنی
آنها را سبک در دام کنی
گفتاورد گردان گفته ی خویش
تا دلهایشان آرام کنی
********
خروس مغزی که خرس پیکر است
غلام تدبیر فرد دیگر است
نشان انسان به عقل است و بس
جز این چو گوریل یک سبک سراست
********
مغز بی خرد غربال ندارد
هر خرافه را او راست شمارد
اشتباه فهمد فکر فسیلش
گاه جای درمان درد گذارد
********
باز باز غمم پر باز کرد
باز زخم تنم سر باز کرد
باز چنگ دگر زد بر دلم
دهر درد دگر آغاز کرد
********
امان از دست آن کس که دو روست
حسودی بی حیا بی چشم روست
اگر در نزد تو چون آدم است
مکن باور که این یک نیمه روست
********
دکتر نادر نوری ( نافذ)
روزی سوار بر آرزوهای بربادرفته ، پیاده در خیابانهای خیال در راهی می رفتم .
آقا زاده ای رانت خوار بر دنای ملت سوار، پیش پایم ایستاد که
: ای نادر در راه مانده، ای همان که روز و شب کتاب خوانده ،
تاکنون با قلم غلمبه ات به کدام قله رسیده ای و مزه ی کدام خوشی را چشیده ای ؟
ای نادر پیر، درس خوانده ی بی تدبیر ،
بیا چون ما ره دروغ و اختلاس گیر
که سعدی فرموده :
ای که پنجاه رفت و در خوابی
مگر این پنج روز دریابی
گفتم :
هر چند راحت به راهت نازی
سدها رذالت نهان در آن است
گرچه به ذهنت زرنگی خوب است
پایان پوچت به قبرستان است
____///______
دکتر نادر نوری (نافذ) بهمن ۹۹
مگسی با کوه چو به جنگ بخاست
چه خراشی داد از آن کوه چه کاست ؟
دکتر نادر نوری ( نافذ)
****
چون نیستت مرکب رادفردان
الاغ از معرکه بازگردان
دکتر نادر نوری ( نافذ)
****
برق گرفته از سیم می ترسد
توفان زده از نسیم می ترسد
دکتر نادر نوری ( نافذ)
****
گنه کرد در گنابا یک فرد جانی
گرفتند در گناوه یک جوز جانی
دکتر نادر نوری ( نافذ)
****
من از بهر بهروز بوده خطابم
تو از هال هادی دادی جوابم
دکتر نادر نوری ( نافذ)
*****
گرد خرافه گر بر مغز نشیند
هیچ حماقتی به چشم نبیند
دکتر نادر نوری ( نافذ)
****
اگر چه نمانی به تن جاودان
ولی تا که هستی تو سالم بمان
دکتر نادر نوری ( نافذ)
****
دشمن آگاهی نه اهل گفتگوست
کین شتر در دل ددی درنده خوست
دکتر نادر نوری( نافذ )
****
مکن پای در کفش بزرگان فلان
شماره ی پایت را اول بدان
دکتر نادر نوری( نافذ )
****
اگر چند دانا و فرد رهی
جوابی که دادی نباشد سهی
دکتر نادر نوری( نافذ )
****
مشو شادهرگز در مرگ کسی
بسا او رها شد خود در قفسی
دکتر نادر نوری( نافذ )
****
به چه کار آیدت علم دین داشتن
نخ خود رشتن وتخم کین کاشتن
دکتر نادر نوری( نافذ )
****
گر رحم کنی بر وحشی هار
گازیده شوی از هار بسیار
دکتر نادر نوری( نافذ )
****
گذشته دوره های کنیز و برده
خزعبلات خود را به خورد خر ده
دکتر نادر نوری( نافذ )
****
اگر پذیری یک ظن بی دلیل
به راستی هستی یک ظن ذلیل
دکتر نادر نوری( نافذ )
****
در گروهی تلگرامی آکنده از خاص و عامی گاه گفتگوها را می شنودم گاه نوشته ها را می ستودم. روزی دو فرد از فرق دینی در جستاری تب کرده و یکدیگر را مخاطب . یکی می گفت تو فرق میان رسول و نبی را نمی دانی دیگری می گفت نادان ! تو نوشته هایم را نمی خوانی
باز باردیگر همدیگر را به میدان ایمان و اعتقاد کشیدند سپس به اداب تقلید و اجتهاد رسیدند ...
و این چنین در جوّ آن جمع بر جمازه افکار افگار بینندگان جولان می دادند و ماهم به تماشاگه راز میان آن دو فخرفروش ساعتها خاموش ...
ناگاه حاضری خبرآورد در فلان شهر جوانی از تنگدستی به زندگی خود پایان داده و عمر خویش به آقایان !
و دوباره پیام آمد که دزدان در بهمان شهر بر پیری تا ختند و برای دوچرخه ای او را به کام مرگ انداختند
و سپس یکی دیگر از سفر آمد و گفت دیروز مدیر عاملی ذوب در ولایت که مشغول چاشت یک اختلاس بود در پی یک شکایت او را بازداشتند
دیدم با این همه اخبار دل آزار آن دو عالم دینی با خاراندن بینی گفتگوهای بین خود را پی گرفتند
این بار بر آن دو بر آشفتم و هر چه در دل داشتم گفتم
ارزش انسان نه علم دین است .... بلکه بشر با عمل وزین است
گاو خری که به زیر بار است ..... به ز زمین چسب دین شعار است
________
تو کز آه دل نداری غمی ........ نه عالم هستی نه که آدمی
به زخم مردم مپاشان نمک ........ اگر دین داری بنه مرهمی
--------------
به چه کارآیدت علم دین داشتن ........ نخ خود رشتن و تخم کین کاشتن
****** دکتر نادر نوری ( نافذ ) -- پزشک و مشاوره ژنتیک و بیماریهای مادرزادی - زیست فیزیکدان - زیست ریاضیدان- نویسنده , سراینده و پژوهشگر دنیای دین و دانش
گر رحم کنی بر وحشی هار
گازیده شوی از هار بسیار
( نافذ)
گنه کرد در غنا یک فرد جانی
گرفتند در قطر یک نوجوانی
دکتر نادر نوری (نافذ)
درک ساده دل غربال ندارد
هر خرافه را او راست شمارد
مغز او خمیر عامه فریبان
نان خود پزند از مغز وی اینان
دکتر نادر نوری - نافذ
ارزش انسان نه علم دین است
بلکه بشر با عمل وزین است
گاو خری که به زیر بار است
به ززمین چسب دین شعار است ( توبه 38)
----------------------
تو کز آه دل نداری غمی
نه عالم هستی نه که آدمی
به زخم مردم مپاشان نمک
اگر دینداری بنه مرهی
----------
به چه کارآیدت علم دین داشتن
نخ خویش رشتن و تخم کین کاشتن
نافذ ( دکتر نادر نوری )
چو نیستت مرکب علم مردان
الاغ از معرکه باز گردان
نافذ
چو نیستت مرکب علم مردان
الاغ از معرکه باز گردان
نافذ