خزان خسته زمین لرزان شبی سرد
دوباره غم بر ایران سایه گسترد
دریغ ایران که هر روزش عزایی است
چنین ویران چنان نالان پر از درد
دکتر نادر نوری ابان 96
دریافت pdf = pdfسروده ها و اشعار دکتر نادر نوری تا ابان 96
فرط فریاد
زمانه نابکارو بد شگون است فلاکت از فساد فاسقون است
ریاکاری، رباخواری، فراوان ورق بازی سند سازی فزون است
گلوها خسته شد ازفرط فریاد سریرآرزوها واژگون است
امیدُ وعده ها اندر قفس شد قفس سازی کنون ازحد برون است
پریشان روزگارم هم چوفرهاد موانع پیش روچون بیستون است
نمایان نیست نادر، نورفکرم مدام ازغم ، روانم قیر گون است
من ازکافرندارم انتظاری دلم ازمومنان غرق به خون است
از تحجر آدمی انتر شود
منطق تحجر
دکتر نادر نوری آبان 96